آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و سی و پنجم
زمان ارسال : ۱۳۲ روز پیش
به تنه تنومد بید مجنون تکیهداد.از میان شاخ و برگ درخت،به آسمان بالا سرش چشم دوخت.لیوان دمنوشِ بابونه را بین دستانش گرفتهبود.منتها در ذهنش آشوب به پا شده بود و بابونه دگر از گرما افتاده بود! دوربینهای امنیتی عمارت را بررسی کرده بود.میدانست ماموره ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
دوستان عزیزی که توسط دنیای رمان بلاک شده بودند و قادر به ارسال نظر نبودن،از این پس امکانِ ارسال نظر براشون فراهم شده و تمامی بلاکیها لغو شدند🌹
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
و بردیایی که الان اوضاع کاریش کساده😂❤️
۲ ماه پیشسمرا
10وایی بردیا و برسام بالاخره همو میبینن😍
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
یعنی ممکنه؟؟؟؟😍🥲
۴ ماه پیشملیس
00امیدوارم رابطه شون به مرور درست بشه خیلی قشنگ بود حرفاشون😂❤️ 🩹 برسام قرارررِ بیادد امیدوارم تویی این چند پارتی که نخوندم خودشو نشون بده چند روز نخوندم تا چندتا پارت بیاد چون اصلا آدم صبوری نیستم😂
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
میگم چراا چند وقته نیستی🥲❤️😍 حقداری👌🏻
۴ ماه پیشملیس
00😂😂❤️ 🩹
۴ ماه پیشآوا
00نگوووووو چند پارت من که دق میکنم اینطوری نمیدونم من فقط رمان تورو درحال حاضر میخونم. آخه تو مهلبونی،ناسی،اوشملی،همیشه برامون پارت هدیه می زاری گفتم شاید تخفیف بدی بگی تو این جا حساسسسس چی میشه🥲🥺
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیزم متاسفانه باید روند داستان طی بشه و خب یکم زمان بره🥲💔 تقصیر آهیره که میخواد بیاد بیرون😂
۴ ماه پیشدلنیا
۲۶ ساله 00واااای برسام 😍😍😍😍😍چقدر دلم میخواد بدونم دوقلو ها چیکارا میکنن این مدت نمیتونستمم هیچ نظری ارسال کنم 😭😭😭😭واقعااا مثل همیشه عالی
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عههه نمیدونم چه مشکلی پیش اومده🥲اتفاقا حواسم بود کم پیدایید❤️🥲 متاسفانه در مورد رویارویی دوقلوها باید یکم صبر کرد❤️🥺
۴ ماه پیش♧◇♡♤
10به به 😍ثامرو نگا قشنگ با بریدی یه پدر و پسر واقعی شدن 🤩نیلویی چرا هرچی حیوون بود به بردی لقب دادی اول که گاو بعد هم که توله سگ حالا هم خر🤔 نمیگی ما روشون غیرت داریم
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلاممم چند روزی نبودی عزیزمم❤️❤️ خیلی خوبه که ثامر، تازگیا هوای بردیا رو داره😍 عزیزم من بهش از گل کمتر نمیگممم ثامر و امیر اخیرا بددهن شدن😂 این حرف ها رو اون دو تا نسبت دادن نه من😂
۴ ماه پیشarezoo
00چقدبردیا پروئه دخترشوشوهرنمیده ولی خودش میخادبره خواستگاری 😂😡
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
موافقم خیلی پروعه😂❤️
۴ ماه پیشفاطمه
00بردیا با این همه درگیری ذهنی که چه کسی امیر سام نجات داد تونست سه چیز دستگیرش شود بو عطر و زخمی که بسیار آشنا بود وهمچنین صداحالا باید از نوید میتونه اطلاعات پیدا کنه بردیا تونست کمی با ثامر خوب بشه👰
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله بالاخره یکم آروم گرفت این پسر😂
۴ ماه پیشسیتا
00ثامر هر چقدر آدم بدی باشه باز پدر هستش حواسش به بچه هاش هست و پارت واقعا عالی بود
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
چند روزی نبودی عزیزم.جای خالیتون احساس میشد❤️ در مورد ثامر هم به نکته ظریفی اشاره کردی👌🏻 باوجود اینکه بردیا جبهه میگیره نسبت بهش ولی باز ثامر حواسش بهش هست🥲
۴ ماه پیشثریا
00واقعا عالیه این دو کنار هم 😇🙃😘❤ برسام و آهیر هم... احساس میکنم یه درگیری در پیش داریم درمورد بردیا هم آره منم بودم اینکار رو می کردم🙄 خسته نباشی عزیزم ممنون بابت پارت هدیه 🥰😚💕
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم گلم❤️ چیزی فراتر از یک درگیری در پیش دارید😂 خییلی فراتر
۴ ماه پیشآوا
00واییییییییییی عالی بود چرا دوباره تو قسمت حساس قطع کردی من وقتی رفتم پارت بعد دیدم برای امیرسام یه عالمهههه غصه خوردم تروخدا زودی پارت بده التماس میکنم
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
این حرفاااا چیه اوا جااان🥲💔 گلم در مورد برسام فعلا بایدصبر کرد.یه سوال.بقیه نویسنده ها جای حساس قطع نمیکنن؟؟😂من فکر میکنم بقیه هم همینن.اینجوری نیست؟؟
۴ ماه پیشفاطمه ع
۱۸ ساله 00عالیی بود
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برم😍 ببین کی اینجاست❤️
۴ ماه پیشآمینا
00بالاخره قراره پدروپسر به هم برسن🥰🥰.یعنی الان بردیا هم شنید؟ اونم حتما میره.نیلوفر چقدر خوشی توی داستان تو کوتاهه تا یه خوشی میاد پشتش طوفان میندازی میشوره میبره.امیر هم میره سراغ بهار واسه خدافظی؟؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله بردیا هم شنید😍 اما بردیا اول میره خواستگاری...🥲❤️ ژانر رمان رو اول زده بودم درام.بعدش پاک کردم😂برای همین خوشی کمه...🥲
۴ ماه پیشآمینا
10بردی مثلا رفتی خواستگاری بعد میگی من اصلا دخترمو شوهر نمیدم😅😅معلومه عشق دلی مجنونت کرده.چقدر توخوبی که سرقضیه امیرسام حق رو به امیر میدی با اینکه کارت اشتباه نبود وچاره ای نداشتی😘😘مرسی نیلو
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برم عزیزم.بردیا کاملا گل به خودی زد.بعدش اومد گفت حالا اگه پسری خوبی بود در موردش فکر میکنم😂 نه تنها خواهرشو شوهر نمیده دخترشم نمیده😂 بعد پرو پرو میره خواستگاری😂
۴ ماه پیش
آزاده دریکوندی
00چقدر قشنگ بود که ثامر از بردیا درمورد اوضاع کار و خونه می پرسید😁